|
موج 
| ||
|
باسمه تعالی چقدر صفا دارد زیر قبه ی رضوی در حضور حجت الهی بالای سر مبارک آدم دو رکعت نماز برای خودش و دو رکعت هم به نیابت تمامی ملتمسین دعا بخواند ... و چه زیباست با قرائت سوره نور این زیارت را کامل کردن ...
خداوندا ! زیارت غریب طوس را نصیب همه ی عاشقان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بفرما ... آمین همین وبس [ دوشنبه 88/1/31 ] [ 8:28 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
باسمه تعالی عقیده دارم هر بلایی سر ما آدمها می آید به خاطر عملکرد خودمان است ... به قول پدربزرگها و مادربزرگها : هر چه بکاری همان بدروی ... عمل صالح و نیکو نتیجه ای ندارد جز خوبی ... عمل خلاف دستورات الهی نیز نتیجه اش به وضوح مشخص است که ... حال گاهی اوقات انسان به نقصانهایی دچار می شود ولی نمی داند از کجا و به چه دلیل است ... بیاییم و فکر کنیم منشاء این بلاها کجاست و کار را ریشه ای اصلاح نماییم ... ولی یادمان نمی رود که گاهی اوقات بلاها از باب «البلاء للولاء» است... و چه شیرین است این بلا ... بالاخره طلا هم وقتی بخواهد طلا شود باید در دمای بسیار سوزانی گداخته شود ... ما انسانها نیز ... نمی دانم؟ ای خدایی که صبورترینی ! آنچنان صبری به ما عطا کن که : طاقت تحمل بلاهای شیرینت را داشته باشیم و زبان به شکوایه باز ننماییم ... و ما را در مسیر شناخت کژیها از راستی ها یاری فرما ... همین وبس [ یکشنبه 88/1/30 ] [ 12:22 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
باسمه تعالی هیچ حرفی را نباید باقی گذاشت ... عقیده دارم در هیچ کجا و هیچ زمانی حرف نزده برای طرف مقابل خود نگذارید ... همه را بگویید ... ولی گاهی اوقات هست که از دست انسان خارج است و توان ابراز عقیده ای وجود نخواهد داشت ... می توانیم با رفتار خود مقصود خود را برسانیم یا اینکه ... به خدا واگذاریم و سعی کنیم روی آن دیگر فکر ننماییم ... خدایا ! شرایط را برای ما آدمها طوری مهیا فرما که : حرفی نگفته به یار خود در نهان نداشته باشیم و : گوشی شنوا نیز به دیگران ده تا اینکه : تا انتهای حرفهامان را گوش فرا دهد ... همین وبس [ جمعه 88/1/28 ] [ 4:18 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
باسمه تعالی چه خوش گفته اند قدیمی ترهای ما که : خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد خواهان کسی باش که خواهان تو باشد و من ... اینک مفهوم این بیت زیبا را با گوشت و پوست خود لمس می کنم ... خدایا ! خود را ملامت می کنم که : چرا همچو تویی که همیشه خواهان ما بوده ای ما تو را به اندازه ی مشتی گوشت و پوست و استخوان که همنوعی همچو خود ماست نخواسته ایم ... معبودا ! ما را عاشق خود کن همین وبس [ سه شنبه 88/1/25 ] [ 11:38 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
باسمه تعالی عاشق و جز وصل تو درمانش نیست کــــــیست کایـــن آتش افــروخته در جانش نیست؟ جـــــز تو در محفل دلسوختگان، ذکــرى نیست ایـــــــن حدیثـــىاست که آغازش و پایانش نیست راز دل را نتــــــــوان پیش کسى بـــــــاز نمــود جــــــز بــرِ دوست، که خود حاضر و پنهانش نیست بـــــا کــــــــــه گویم که بجز دوست نبیند هرگز آنکــــــه اندیشــــــه و دیــــــدار به فرمانش نیست گــــــــوشه چشــــمگشـا، بر منِ مسکین بنگر نـــــاز کن نـــــــــــاز، که این بادیه سامانش نیست ســــر خُمـــــ بـــــاز کن و ساغـــــر لبـــریزم ده که بجـــــــز تــــــــــــو، سر پیمانه و پیمانش نیست نتــــــوان بست زبـــــــانش ز پــــــــریشانگویى آنکـــــــــــــــه در سینه بجز قلب پریشانش نیست پــــــاره کــــــــن دفتر و بشکن قلم و دم دربند کـــه کسى نیست که سرگشته و حیرانش نیست
[ یکشنبه 88/1/23 ] [ 11:24 صبح ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
صوفی! ز ره عشق صفا باید کرد عهدی که نموده ای وفا باید کرد *** تا خویشتنی به وصل جانان نرسی خود را به ره دوست فنا باید کرد نمی دانم کی می خواهیم از لاک سخت خود بیرون بیاییم و در دوست فنا شویم ... نمی دانم ... ولی عزمی جزم و طاقتی عظیم می خواهد ... ای دانای به اسرار نهان و آشکار! کمکمان کن از خود به در آییم ... همین وبس [ شنبه 88/1/22 ] [ 11:38 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
باسمه تعالی گاهی اوقات یک واقعه یا انتظار همه ی جوانب زندگی انسان را تحت تاثیر خود قرار می دهد . وقایع اینچنینی شاید زمان فراوانی را نیز به خود اختصاص دهد، و اگر انسان از تواناییهای روحی بالا برخوردار نباشد زندگی عادی را مختل می کند . در تاریخ مثالهای فراوانی را می توان از این دست پیدا نمود . مثل عشق فرهاد به شیرین یا مجنون نسبت به لیلی و یا زلیخا به یوسف نبی علیه السلام، حال برخی از اینها ظرافتهای بالای روحی داشتند و حبشان نسبت به معشوق را در مسیر زندگی قرار دادند و موفقیتهای فوق العاده به دست آوردند، ولی ما که انسانهای کوچک با روحیه های ضعیفی هستیم چه کار کنیم ؟ نمی دانم ... پروردگارا ! توفیق ده آنقدر روحمان وسیع شود که حوادثی اینچنینی نتواند خللی در زندگیمان به وجود آورد ... ما را به مرحله ای برسان که نظیر آن عالم بزرگوار، آن پیر سفر کرده شویم که وقتی خبر شهادت فرزندش را برایش آوردند گفت : شهادت آقا مصطفی از الطاف خفیه الهی بود و خم به ابرو نیاورد ... می دانم عیب ما از کجاست ... ما هنوز به این باور نرسیده ایم که همه چیز به دست توست... عطا می کنی هر وقت هم لازم دیدی می گیری ... خدایا ! ما را به این مرحله برسان که همه چیز را از تو بدانیم ... ای رئوف مهربان همین وبس [ شنبه 88/1/22 ] [ 7:59 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
در اشتیاق پرواز، بی‌آسمان‌ترینم عمری به جرمِ بودن، با خاک هم‌نشینم نفرین به چشم‌هایم، این حفره‌های تاریک آخر چگونه ای دور! باید تو را ببینم؟ ای باغ سبز سیّال! آخر بگو چه می‌شد نزدیک‌تر بیایی،تا از تو گُل بچینم؟ در کوچه‌های تردید، تنها رهایم، آیا تقدیر بی‌تو بودن، نقش است بر جبینم؟ ای اشتیاق آبی! با من بمان که عمری‌ست در آرزوی پرواز، بی‌آسمان‌ترینم بار الها! ما را در راه وصال به محبوب خود یاری فرما همین وبس [ شنبه 88/1/22 ] [ 6:21 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
بر سنگ قبر من بنویسید خسته بود معبودا ! درهای بسته به روی بندگانت را اگر به مصلحت می دانی باز نما ... همین وبس [ دوشنبه 88/1/17 ] [ 11:56 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
باسمه تعالی حاج آقا رحیم ارباب رحمه الله علیه جمله ای بسیار پر مغز و ظریف دارند : خوش آن است که نگذرد . حال نمی دانم ما آدمهای خاکی چه اصراری داریم که خوشیهای ناپایدار را در کف خود داشته باشیم ... نمی دانم ... ولی شاید به خاطر این باشد که هنوز درک و توان تشخیص خوشیهای پایدار را از ناپایدار نداشته باشیم ... و شاید ... خدایا! به ما ملکه ای عطا فرما که جاودانه ها را از مسایل زودگذر تشخیص دهیم ... همین وبس [ شنبه 88/1/15 ] [ 8:7 عصر ] [ آب زلال ]
[ نظرات () ]
|
درباره وبلاگ  | |
| [قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] | ||
